دلباخته
همیشه هر گاه دلتنگت میشوم ، مینشینم در گوشه ای و اشک میریزم دلم پرواز می خواهد نمیدانم که من در کجای قلب تو هستم ؟ نمیدانم که من چه جایگاهی برای تو دارم ؟ ولی تو تمام وجود و روح و قلب من هستی ! ای عشق من ای معبود من دوستت دارم ، تا بودم و هستم دوستت دارم ! برایت جان میدهم تا در آغوش تو بمیرم ! که مردن در آغوشت را دوست دلرم ! من آرامش خود را در وجود تو پیدا کردم ! تو تمام وجودم را آتش زدی ! ولی با همان آتش وجودم دوستت دارم ! ای کاش آشنایی ها نبود یا به دنبالش جدایی ها نبود یا مرا بااو نمیکردی آشنا یا مرا ازاو نمیکردی جدا بیا نقش بازی کنیم من در آغوش تو طلب بوسه میکنم تو هم بی هوا در من هیچ شو بگذار یک سکانس ..... عشق چیزی نیست که در غالب کلمات گنجانده شود عشق را میتوان در چشمان اشک الود و اندوهگین یک عاشق مشاهده کرد... زیر اسم خودم خط کشیدم که مهم شوم...فکر کردند غلط املایی ام ؛ پاکم کردند...!!! اینجا شهریست ... که اگرکسی از غم زانوهایش را بغل کند ؛ بجای محبت پول خورد جلویش می اندازند ... سخت ترین کار دنیا بی محلی کردن به کسی است که با تمام وجود دوستت دارد می گوینــــد: "دل بــــه دل" راه دارد ...! ای کـاش تـنـهــا یـکــــنـفــر... تنهایی محض و تـنــهــــایــی مـــن قـــانـــون عــشـــق اســـت.... هیچ چیز بدتر از این نبود كه... نمی بخشم قبـــــــــــــــــــــــول کن جسارت می خواهد ...
نزدیک شدن به افکار دختری خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم...
آن لحظه آرزو میکنم که باشی در کنارم
بنشینی بر روی پاهایم و آهسته در گوشم بگویی که دوستت دارم
کاش بیاید آن روز ، کاش تبدیل شود به حقیقت آن آرزو
تا لبخند عاشقی بر روی لبانم بنشیند
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد
دلم آواز می خواهد
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد
دلم بی رنگ و بی روح است
دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد
پــــس چــــرا وقتــــی ;
"دلــــم" را شکستــــی ,
"دلــــت" نشکســــت ؟!!!
هــم در ایــن دنـــــیــــا مـــرا یــاری کـنــد ..
ای کـــاش مـــی تـــوانــستـــم ...
بــا کـسـی درد دل کـنـــم تـــا بـگــویـــم کــه ...
مــن دیــگــر خـســتـــه تـــر از آنـــم کـــه زنـــدگــی کـنـــم
تـــا بـــدانـــد غــم شـبــهـــا یــــم را....
تــــا بــفــهــمـــد درد تــــن خــستـــه و بـیــمــــارم را .....
قــانـــون دنــیـــا تــنـــهــایـــی مـــن اســـت
و عــشـــق ارمــغـــان دلــدادگــیــســت......
و ایـــن ســـرنــــوشـــت ســـادگـیــســـــت
صدای موسیقی فضای کوچیک کافی شاپ رو پر کرد .
بعد از تو با كسانی بنشینم و ...
بیخودی بگویم" عیبی ندارد، تجربه شد"...!!
خیلی سخته تظاهر...
قبول کن
هیــــــــــــــــــــــــــــــــــــچ کس
زندگی اش را
جانش را
به راحتی نمی بخشد...
که روزها
مردانه با زندگی می جنگد !
اما .... شب ها
بالشش از هق هق های دخترانه خیس است ... !!!
ای تويی که چشمانم رو باز کردی
من چی بگم ز دست تو
که منو در اين تنهايی کشتی
ای که تو تو رويام هستی
ای که تنها ترينم هستی
ای که بی تو بام سخته تصور
ای کاش مي دونستی
ای کاش می دونستی بی تو چه حالی دارم
ای کاش می فهميدی تويی نفس زندگيم
ای کاش می دونستی تويی اميد فردای من
ای که بی تو مانند پرنده ای در قفسم
ای کاش حتی در مرگ هم در کنارت بود قسمتم
ای که تو رفتی اما نرفت خاطرت ز یادم
ای که بی تو دارم مجنون می شم
ای که تو مانند غذای روزانه ام بودی برام
ای که تو مانند اکسیژن بودی واسم
چرا ... چرا مرگ کرد مارو جدا زهم
چرا ...
چرا مرگ هم کرد مارو جدا زهم ...
بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد...
خسته شدم بس که تنها دویدم...
اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن...
می خواهم با تو گریه کنم ...
خسته شدم بس که...
تنها گریه کردم...
می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم...
خسته شدم بس که تنها ایستادم
Power By:
LoxBlog.Com |